پنجره های آبی

Fade out

کاش شبیه یه سوال هندسه بودی که فکر کردن بهت، تجربه کردنت و لمس کردنت چالش‌برانگیز باشه اما لذت‌بخش. کاش همون اندازه عمیق بودی و کاش منم برای فهمیدن تو بودن تو چرایی‌ تو همون اندازه بااستعداد بودم که برای هندسه. 

لذت‌بخش نبود. ساده نبود. زیبا نبود. نتونستم خلق کنم. نتونستم عمیق حس کنم و غرق بشم. شبیه خیلی از تجربه‌های اون زندگی و اون شهر که توخالی بود.

اما فراری ازش نبود. 

۱۴ شهریور ۰۲ ، ۲۱:۵۷
م.

.

چه اون لحظه توی ساحل وقتی که نورهای جزیره از دور چشمک می‌زنه، چه آخر شب پیاده برگشتن از سرکار و سیگار دود کردن توی کوچه‌ی خالی، چه بستن چشم‌ها وقتی که ماشین خیابون تکراری رو میره بعد از کلاس‌های بیهوده، تمامش شبیه آدم پوچه. 

آدم پوچ توی گوشم می‌خونه و به منصفی فکر می‌کنم و به جنوب، غذای ساده روی گاز رو هم می‌زنم و فکر می‌کنم فرقی نمی‌کنه، تمامش شبیه آدم پوچه. 

 

۲۰ آذر ۰۱ ، ۰۱:۱۹ ۰ نظر
م.

.

نمی‌خواستم اولین جمله‌ای که می‌نویسم همون چیزی باشه که تمام مدتی که مسواک می‌زدم توی سرم می‌چرخید اما به هرحال توصیف خوب و ساده‌ایه؛ چند ماهی که نبودم و ننوشتم، بیهوده‌ترین روزها رو گذروندم. چیزهای مختلفی داشتم برای اینکه بهشون فکر کنم و به نتیجه‌ای نرسم و فقط غمگین بشم‌. شب‌هایی که منتظر شام گرفتن بودم و گاهی اوقات صف طولانی و گرما رو با هم تحمل می‌کردم و آدم‌ها رو تماشا می‌کردم، این بیهودگی بیشتر از همیشه توی صورتم کوبیده میشد. دلم می‌خواست بیشتر فکر کنم و بهتر. تا شاید بتونم تکه‌ها رو کنار هم بچینم و بفهمم این همه آشفتگی و پاسخی نداشتن از کجا شروع شده و چرا تموم نمیشه؛ اما در نهایت فقط خودم رو پیدا می‌کردم که از همیشه ناتوان‌تر و بی‌میل‌تر بود به دراومدن از چاله‌هایی که مدام ازشون سر می‌خورد و پرت میشد و سقوط می‌کرد. 

گاهی اوقات می‌ترسم که هیچ وقت نتونم از پس تغییرهای بزرگ بربیام یا نصفه و نیمه بربیام و اوضاع رو حتی سخت‌تر کنم. می‌ترسم هیچ وقت نتونم این دیوارها رو کنار بزنم. هیچ وقت نتونم لایه‌های اضافی رو جدا کنم و دور بندازم. هیچ وقت نتونم بشینم جلوی آینه و صادقانه همه چیز رو برای خودم بگم. همیشه بخوام بخش‌های دردکشیده وجودم رو قایم/انکار کنم. هیچ وقت نتونم آدم‌ها رو اونقدر که باید نزدیک خودم داشته باشم. 

دارم میرسم به فصل‌های جدید زندگی و حس می‌کنم براشون آماده نیستم. 

۱۵ مرداد ۰۱ ، ۰۰:۰۷ ۱ نظر
م.