پنجره های آبی

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

بیست و دو | اردیبهشت | بهار

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند تا بعد از چندوقت همه چیز خوب پیش بره، حتی با این که هوا بوی درخت بارون خورده میداد و دود و گوگرد. :)) 

درختا سقف پیاده رو بودن و بالای سرم سبز  ِسبز، آفتاب قشنگ تر از قبلش، چتر های رنگی رنگی بالای پیاده رو که قشنگ ترین بودن، فیلم خوب بود هرچند غمگین بود، وقتی اومدیم بیرون دوباره بارون باریده بود و واقعا اردیبهشت بود و واقعا بهار بود. :]

+ بی خیال ِخستگی ها. بی خیال ِآشفتگی ها. 

۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۰۵ ۰ نظر
م.

قول بده که دائم بخندی.

هرچند که باد ِخنک ِعصر، مثل شب ِجاده ی شمال بود؛ اما نه الان شهریوره، نه اینجا شماله و I'm tired now.
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۰ ۰ نظر
م.