دلم می‌خواست روی پشت بوم یک خونه در یزد دراز می‌کشیدم و می‌خوندم: بزرگ شدیم و قابل اعتماد. خنده‌ها دور شد زندگی سوت و کور. 
بعد زندگی تنهایی بی‌آزار و شفاف و سرشارم‌ رو بهم پس می‌داد.