شبیه موجیه که می‌خواد دوباره تو رو درون خودش بکشه. این‌طوری ساده‌تره شاید. هیچ‌کاری نکردن. فقط بشینی یک گوشه و نگاه کنی که زندگی داره می‌گذره. 
می‌خوای از تمامشون تصویرهای قشنگ بسازی تا شاید پر بشه تمام این حفره‌ها و سیاهچال‌ها. اما فایده نداره. دوباره یادت میاد که داری سر خودت کلاه می‌ذاری. واقعیت همون چیزیه که نمی‌خوای قبول کنی. 
نمی‌دونم چی می‌تونه مسیر درست باشه. فقط دوست دارم مدام بذارم و برم. به هیچ کجا عادت نکنم. دلم نمی‌خواد هیچ شهری برام خونه بشه. کاش میشد برای همیشه رفت. برای همیشه. کاش میشد آروم می‌گرفتم. کاش آدم‌ها اینقدر تنها نبودند.