چقدر غریبه‌. انگار تمام غمی که گلوی من رو فشار میده توی همین جمله خلاصه بشه. همینقدر تلخ. همینقدر دور و سخت. همین اندازه غریب. 
دارم از هم می‌پاشم. به لطف حس کردن هر چیزی یک میلیون بار عمیق‌تر از حالت عادی.