شنیدید وقتی یک اتفاقی میفته یک جمله‌ی معروف اینه که:« اگه خودت بودی چی؟ اگه عزیز خودت بود چی؟» این جمله حالم رو به هم می‌زنه. نه برای اینکه بخوام انکار کنم که در نهایت ما اولویتمون آدم‌هاییه که دوستشون داریم. چیزی که حالم رو به هم میزنه اینه که حتما باید درد رو خودت بچشی و آتش توی خونه‌ی خودت بیفته که بفهمی. انگار این طبیعیه که یک نفر نتونه با بقیه هم‌دردی کنه. که اونقدر خودخواه باشی که درد بقیه رو نادیده بگیری تا وقتی که خودت تجربه‌اش کنی. 

فکر کنم توی تمام این ماجراها و اتفاق‌های این چند سال، بیشتر از هر چیزی همین بود که اذیتم کرد. هر چند این خوبی رو داشت که بفهمم خودمم گاهی اوقات واقعا خودخواه بودم.