احساس خودکمبینی گاهی اوقات در من به حدی میرسه که برای توصیفش فقط میتونم آدمی رو تصور کنم که ظهر تابستون زیر آفتاب تیز نشسته روی جدول خیابون، دستهاشو گذاشته روی سرش و از فرط استیصال گریه میکنه.
احساس خودکمبینی گاهی اوقات در من به حدی میرسه که برای توصیفش فقط میتونم آدمی رو تصور کنم که ظهر تابستون زیر آفتاب تیز نشسته روی جدول خیابون، دستهاشو گذاشته روی سرش و از فرط استیصال گریه میکنه.